ساختار آموزشي در قوانين آموزشي كشور مالزي، قانوني به منظور مجبور نمودن افراد بي سواد جهت شركت در كلاسهاي سواد آموزي كاربردي وجود ندارد. تعداد شركت كنندگان بهارتباط مطالب درسي با مشكلات روزمره افراد بستگي دارد. اگر چه درمناطقي چون "سابا" و "ساراواك" موقعيت خاص جغرافيايي منطقه، فاصله زياد و كمبود وسائط نقليه برخي از افراد را از شركت در كلاسها باز ميدارد، فقر شديد برخي از جوامع دور افتاده نيز عاملي جهت عدم اشتياق افراد بهشركت در برنامههاي سواد آموزي محسوب مي گردد. تلاش در جهت افزايش نرخ سواد آموزي به ايجاد عادت كتاب خواني و افزايش دسترسي شهروندان مالزيايي بهاطلاعات جهاني معطوف گرديده است.علاوه بر اين بالا بردن كيفيت مطالب خواندني،ايجاد كتابخانههاي جديد و آموزش كتاب داران دربهره گيري مناسب از فن آوري اطالاعات (IT) به افزايش اشتياق افراد به مطالعه و در نتيجه رشد سواد آموزي منجر گرديده است.....
دولت مالزي به افزايش برنامه درسي خاصي در ارتباط با سواد آموزي كاربردي مبادرت نموده است كه در جهت پاسخگويي بهنياز افراد بي سواد طراحي گرديده است. علاوه بر اين مطالب درسي و برنامههاي سواد آموزي با ساير برنامههاي اقتصادي و اجتماعي در كنار يكديگر قرار گرفتهاند، چرا كه آموزش بهتنهايي انگيزهاي قوي جهت يادگيري افراد فقير نبوده بلكه تدوين برنامههايي كه به لحاظ اقتصادي سود آور بوده و تحت نظرPPRT اجرا مي گردد، نقطه شروع موفقي جهت تاثيرگزاري به برنامههاي سواد آموزي محسوب مي گردد. سياست هاي گسترش سواد آموزي طي سال هاي اخير برنامه هاي با هدف تشويق عامه مردم به كتابخواني بكار بسته شده است. در اين راستا، تا پايان برنامه هفتم توسعه مالزي بالغ بر 86 ميليون رينگيت مالزي به احداث و تحهيز 17 كتابخانه در سطح استاني و محلي اختصاص يافته و امكانات كتاب خانه هاي كنوني افزايش يافت در اين اثنا، 78 كتابخانه روستايي كشور بر تشويق كتابخاني شوند. در اين راستا همچنين اخداث كتابخانه هاي بسيار در مناطقي از كشور امكانات كتابخانه اي ثابت برخوردار نبودند، افزايش يافت. به منظور تشويق وجذب افراد بيشتر به ويژه جوانان به منظور استفاده از امكانات كتابخانه اي،تعداد كتابها افزايش يافت. دسترسي عمومي به امكانات مذكور با افزايش امكانات اينترنتي افزايش يافت. بر اين اساس ، ايجاد سهولت ديجيتالي سازي و دسته بندي دقيق اطلاعات از جمله اولويت هاي مهم دولت مالزي در جهت گسترش سواد آموزي در ميان اقشار مختلف جامعه محسوب مي گردد.از جمله ديگر اقدامات دولت در جهت گسترش سواد آموزي در ميان اقشار مختلف جامعه به ويژه جوانان مي توان به موارد ذيل اشاره نمود1-
- توسعه و بهبود برنامه هاي آموزشي مهارتي سازمان ها و وزارتخانه هاي گوناگون در جهت پيشرفت جوانان و آشنايي آنان با مهارت هاي بازار كار 2- فراهم سازي فرصت هاي آموزش و پرورش با دامنه گسترده براي دانش آموزان و دانشجويان دختر جهت تحصيل در رشته هاي علوم پايه، علوم فني و علوم مهندسي 3- پويائي و افزايش مشاركت بخش خصوصي در حوزه آموزش و فراهم سازي امكانات و تجهيزات آموزشي در جهت توسعه جامعه و تحويل نيروي كار ماهر و باسواد 4- دستيابي همگاني به آموزش و پرورش در جهت بهبود توانايي هاي نسل آتي و ارتقاء سطح كيفي زندگي شهروندان مالزيايي 5- اعطاي كمك هاي مالي درراستاي دسترسي هرچه بيشتر اقشار كم درآمد و بي بضاعت به آموزش و پرورش 6- توسعه موفقيت هاي آموزشي و پرورشي كشور تا تبديل كشور به قطب آموزش منطقه 7- بازنگري و ارزيابي دائمي برنامه هاي آموزش همگاني درجهت بهبود كيفيت سرمايه گذاري درازمدت در پيشرفت منابع انساني كار آمد. نرخ باسوادي بزرگسالان نرخ باسوادي افراد ردههاي سني 15 سال به بالا بر مبناي درصد طي سالهاي 1998-1995
منبع : اداره آمار و بخش برنامه ريزي اقتصادي نرخ بالاي باسوادي شهروندان مالزيايي حكايت از آن دارد كه راهبردها و سياستهاي مأخوذه دولت در جهت جذب دانشآموزان و ترغيب و تشويق آنان به مشاركت در آموزش ابتدائي موفقيتآميز بوده است.طبق سرشماري عمومي به عمل آمده طي سال 1980، نرخ باسوادي در ميان افراد بالاي رده سني 15 سال 72 درصد بوده است، كه از رشدي معادل 14 درصد نسبت به سال 1970 برخوردار بوده است. به عبارت ديگر نرخ باسوادي طي سال 1970 معادل 58 درصد بوده است.مطابق سرشماري عمومي به عمل آمده طي سال 1991 بالغ بر 84 درصد از كل جمعيت بالاي 6 سال كشور (4/12 ميليون نفر) به مدارس راه يافتهاند.
مطابق آمار مذكور، نرخ باسوادي توانايي خواندن نامه يا روزنامه و نگارش نامههاي ساده نيز بر 85 درصد افراد بالاي رده سني 10 سال بالغ ميگردد. از جمله برنامههاي گوناگوني كه جهت از ميان بردن معضل بيسوادي توسط دولت مالزي به اجرا درآمده ميتوان به بكارگيري راهبردهاي كارآمد در حوزه كتابخواني اشاره نمود.طي سالهاي اخير، دستيابي به خدمات كتابخانهاي با تكميل سه كتابخانه جديد ايالتي و كتابخانههاي مستقر در مساجد بهبود يافته است. از سوي ديگر، دسترسي به امكانات كتابخانهاي در مناطق روستايي نيز با استقرار 112 واحد كتابخانه سيار طي سال 1998 امكانپذير گرديده است. كامپيوتريسازي و پذيرش عضويت افراد در كتابخانههاي ايالتي و ملي طي سال 1997 نز به نوبه خود موجبات ترقي بيشتر را فراهم آورده است. اين امر باعث سهولت دسترسي به شبكه گستردهاي از خدمات كتابخانهاي شده و افزايش نرخ عضويت افراد از دو ميليون نفر طي سال 1996 به 4/2 ميليون طي سال 1997 (50 درصد كودك) افزايش يافته است. آموزش بزرگسالان درتايلند مسئله آموزشي بزرگ سالان و افراد محروم از برنامه هاي آموزشي درسال 1940در تايلند مطرح گرديد.اين تلاشها درهردو بخش يعني سواد آموزي و هم مهارتهاي حرفهاي ارائه گرديد و بيشترين مخاطبان آن كساني بودند كه از آموزش و يادگيري دور بودهاند. تعداد زيادي از مردم فرصت تحصيل كردن در زمان مناسب را پيدا نميكنند. اين مورد باعث شده است كه EFA به هدف خود نرسد. تايلند، اين گروه مردم را از ياد نبرده است. تايلند براي اينكه اين مردم بتوانند از آموزشهاي غيررسمي استفاده كنند، سرمايهگذاري قابل ملاحظهاي انجام داده است. بخش آموزشهاي غيررسمي (DNFE). وزارت آموزش و پرورش، هسته مركزي مديريت كيفيت اين نوع آموزشها را تشكيل ميدهد كه از طريق آن هر شهروند تايلندي از آموزشهاي با كيفيت مادامالعمر متناسب با تواناييها و نيازمنديهايش برخوردارميگردد.اين سرويسهاي آموزشي براي كليه گروههاي هدف ارائه ميشوندكه عبارتند از: بزرگسالان ،نظاميان، نظاميان حين خدمت و غيره. سرويسهاي ارائه شده چند منظوره هستند يعني شامل آموزشهاي كاربردي پايه، ادامه آموزشهاي عمومي، مهارتآموزي و آموزشهاي غيررسمي با تمركز بر آموزش از طريق همه انواع رسانههاي جمعي، ماهواره، رسانههاي الكترونيكي، كتابخانههاي عمومي، مراكز آموزشي شهري و روستايي و غيره ميشوند.بودجه بخش آموزش و پرورش غيررسمي، هر ساله افزايش يافته است و از 4/1384 ميليون baht در سال 1992، به 76/2896 ميليون baht در سال 1999 رسيده است. اين مقدار برابر 05/0 درصد GNP است كه عملا بخش كمي از آنرا تشكيل ميدهد.به هحال نتيجه كار بخش آموزش و پرورش غيررسمي شديدا راضيكننده بوده و حتي از اهدافي كه توسط اين بخش در نظرگرفته شده بودند نيز فراتر رفته است. DNFE به طور مستمر توسعه نظارت و شبكهسازي خروجيهاي مختلف NFE و گروههاي هدف را انجام داده است. در سال 1994، اعضاي اين گروههاي هدف 2.1ميليون نفر بودند و درسال 1995، اين تعداد به 3 ميليون نفر افزايش يافتند. سياستهاي آموزشي تشويق افراد بزرگسال به سواد آموزي،اولويت اصلي آموزش پايه قلمداد مي شود.بنابراين دولت ،سياستي براي پوشش گستردة آموزش هاي پايه درروش هاي مختلف براي تأ مين نيازگروه هاي هدف مختلف در نظرگرفته است تا نرخ سواد به سطح قابل قبول خود برسد. نرخ سواد كار كردي سواد كار كردي شامل تشويق به سواد آموزي شامل آموزش هاي مهارتي و دانش دربارة در آمد است.اين نظريه براين اساس شكل گرفته است كه سواد،اززندگي و درآمد وشرايط اجتماعي،سياسي و اقتصادي آن كه امكان زندگي شاد در اجتماع را به مردم مي دهد ، مجزا نيست. اين روند با استفادة ابزاري از سواد صورت مي گيرد.يكي از اهداف اصلي برنامة توسعه اقتصادي اجتماعي ملي هشتم بيان مي كند كه توسعة توانايي هاي مردم در تفكر منطقي و سواد كار كردي به معني داشتن توانايي خواندن و نوشتن و محاسبه است كه به كار حل مسائل مي آيد ، افرادي كه قادر باشند به اين سطح توانايي دست يابند،بايد حداقل5تا6سال را در مدرسه بگذرانند.
بنابراين سواد كاركردي به افرادي مربوط ميشود كه حداقل6سال را به طور رسمي يا غير رسمي درسيستم مدرسه گذرانده اند.طبق آمار سال 1992مربوط به كودكان و جوانان و اطلاعات جمع آوري شده از جمعيت بالاي شش سال دربارة بالاترين سطح آموزش هايي كه در يافت كرده اند ، فقط 9 /51 در صد جمعيت 12 تا 50 ساله هاي كشور داراي سواد كار كردي بودند. به هرحال اين آمار تا سال 1997به 3/ 57 درصد رشد پيدا نمود .به علاوه دپارتمان تحصيلات غيررسمي،دوره هاي آموزشي ويژه اي را براي مواردخاصي چون آموزش حين خدمت ارتش وكاركنان صنايع وكارخانجات سازماندهي كرده است.تأكيد بركساني است كه دورة آموزش اجباري خود را به پايان نرسانده اند و كساني كه قادر به خواندن و نوشتن نيستند.هدف اين كار،قادرساختن آنان به خواندن و نوشتن و حل مسائل است .
منبع خبر : اداره تعاون